آذربایجان

ایگید لر یوردی آذربایجان - ایرانین تاجی آذربایجان

آذربایجان

ایگید لر یوردی آذربایجان - ایرانین تاجی آذربایجان

سلام به دوست

 بنام خدا

بسیار مفتخرم که مرا در این وبلاگ وزین عضوی از نویسندگان گران سنگش کرده اید . هرچند که وقتی برای مرتب سرزدن ونوشتن برایم نیست ولی با هدف مقدسی که دنبال میکنید مرا برآن وامیدارد که هر از چند گاهی برای سهیم شدن در هدف و نیت ملی و فرهنگی تان در این وبلاگ مطلبی را در حد توان ذهنیم بنویسم . و برای اولین بار مطلب را با یک قطعه شعر ترکی از شاعر بزرگ آذربایجان شهریار ( محمدحسین بهجت تبریزی ) بعنوان حسن آغاز شروع میکنم : 

عؤمروُن نئجه گئچدی ؟ 

بیر اوشاقلیقدا خوش اولدوم اودا یئر گؤی قاچاراق 

قوش کیمی داغلار اوچوب ، یئل کیمی باغلار گئچدی 

صونرا بیردن قاطار آلتیندا قالیب ، اوستومدن  

دئیة بیللم نه قدر سئل کیمی داغلار گئچدی  

اورة گیمدن خبر آلسان : « نئجه گئچدی عؤمرون ؟ » 

گؤز یاشیملا یازاجاق « من گونوم آغلار گئچدی » 

--------------- 

بدیهی است که ادبیات آذربایجانی در ایران بحدی غریب و بی صاحب بوده که در طول هفتاد سال گذشته هرکسی خواسته مطابق سلیقه و بینش ادبی و اکثرا سیاسی خود آنرا بهر سو کشیده است . تا جائی که یک زبان کامل - شیرین - سلیس و کار آمد را به زبان سیاسی تبدیل کردند . و این بلایای ادبی از زمان صفویه و حملات حکومت عثمانی به آذربایجان تا اوایل حکومت انگلیسی آمریکائی پهلوی به نوعی و از زمان پهلو ی تا بحال به نوع دیگر همچون سیلی خروشان پیکر ادبیات آذربایجان را در زیر خود دارد و اگر دوامی آورده بعلت وجود استعدادفرهنگی عمیق متکلمین زبان ترکی آذری بوده است . و خدا را شکر که تا آنجائیکه من خبر دارم و می شناسم چند نفر دلسوز و عاشق ایران و ادبیات اقوام ایرانی ، کمر همت به احیای  ادبیات زبان ترکی بر اساس گویش میانگین ترک زبانان ایرانی بسته اند . واین نویدی بر آینده درخشان این ادبیات خفته به خار و خاشاک زمان است . چه خوب است که علمای ادبیات و دوستداران آذربایجان دست در دست هم دهند و با تدوین و تنظیم گرامر زبان ترکی آذری ایران بصورتی آکادمیک این زبان را به جهانیان عرضه کنند . بشرطی که غرض ها و دیدگاه های انحرافی را کنار گذاشته و از جان و دل در این راه بکوشند . انشاالله که چنین خواهد شد .